Feeds:
نوشته
دیدگاه

Archive for the ‘ادبیات’ Category

دنیای اینترنت دنیای عجیبیه !! باور نمی کنید  کمی به چند سال قبل برگردید وقتی که هنوز اینترنت نبود .زندگی شما محدود به خودتان و واقعیتهای پیرامونتان داشت.همه ادمهای زندگی شما واقعی بودند و زندگی شما واقعی و دنیا بزرگتر از آن بود که تصورش کنید که روزی با دوستی از فراسوی اقیانوسها صحبت کنید ولی امروز اینترنت دنیا را نه به یک دهکده جهانی بلکه خانه جهانی تبدیل کرد .جایی که می توانید دوستانی از جاهایی داشته باشید که روزگاری تنها در خیالاتتان تصور می کردید.

روزی که مطلب تصدقت شوم اگر از حالم خواسته باشی را می نوشتم  نمی توانستم تصور کنم  شاعر آن شعر سپید از همین دنیای مجازی به وبلاگم سر بزند :

دنیای شگفت انگیز مجازی (اینترنت ) به ” روز نوشت های مجازی ” ام رسانید .
سپاسگزارم که شعرم را گذاشته اید .حالا شما نیز در صندلی ی مقابلم نشسته اید . همیشه .

” و این صندلی ”

نه از مرگ می ترسم
نه از زندگی

از تو می ترسم
و از این صندلی

که یک روز
تنها بنشیند مقابلم .

رضا طاهری

و برای وبلاگ مداد شعری به یادگار  گذارد:

” م د ا د ”

م ثل مداد باش
د ست خسیس دلم
ا ز چه می ترسی
د رد که تمام نمی شود هرچه بنویسی .

رضا طاهری
1/11/87

Read Full Post »

این درد خود را به کجا ببرم؟(1)

درونم چیزهایی هست که فریاد می زندوناله می کند

رحم نمی کند

به خود من نفرت می ورزد

مانند ناپاکی

مانند یک نفرین و گمراهی ابدی

یکبار از من نوشیده و اکنون همراه من است

از خود فرار می کنم امادرکنارم می ماند

و ترس از او مرا می لرزاند

مرا در اغوش می گیرد

مرا دراغوش بگیر تا آرام گیرد(2)

until it sleep...

until it sleep...

پی نوشت:

1: ونفس وماسویها فالهمها فجورها وتقویها ::  (قسم به جان آدمی و انکه او را آفریده  وسپس فجور وتقوی(خیر وشر) را به او الهام کرده)

2: این قطعه برداشت ازادی است از ترانه until it sleep گروه متالیکا

3: مولانا چه خوب گفته:

تو گل بدی و دل شدی ,جاهل بدی عاقل شدی

آن کو کشیدت این چنین, آن سو کشاند کش کشان

اندر کشاکشهای او نوش است ناخوش های او

آب است آتشهای او , بر وی مکن رو را گران

در جان نشستن کار او ,توبه شکستن کار او

از حیله بسیار او این ذره ها لزران دلان

در من کس دیگر بود کاین خشمها از وی جهد

گر آب سوزانی کند , ز آتش بود این را بدان

در کف ندارم سنگ من  ,با کس ندارم جنگ من

برکس نگیرم تنگ من, زیرا خوشم چون  گلستان

پس خشم من ز آن سر بود وز عالم دیگر بود

این سو جهان, آن سو جهان, بنشسته من بر آستان

4: دوستی شب تاسوعا این پیامک رو برام فرستاد:

این دعا را بخوان وخود را بخدایت بسپار

خدایا سرنوشت مرا  خیر بنویس

تقدیری مبارک

تا هرچه را تو دیر می خواهی من زود نخواهم

وهرچه را تو زود می خواهی من دیر نخواهم

امین

Read Full Post »

سینه خواهم شرحه شرحه از فراق

تا بگویم شرح درد اشتیاق

geryeh

خدا دنبال بهانه بود که رخ خود وزیبایی خود را عرضه کند  پس جهان را افرید .موسیقی و آواز را افرید ..و عاشقان را افرید تا مظهر دلداگی باشد

من عاشق ناله ویولون هستم  وصدای مخملین بنان ..

بهار زندگی :صدای بنان و ویولون یاحقی

ناله های ویولون

پی نوشت:

1:ویولون یک ساز غربیست و یک ایتالیایی ان را ساخته است واما نمی دانم چرا ناله هایش ایرانیه !!

2:یاحقی شبها دوستاش رو می برد بالای پشت بام ودر سکوت شب ویولون می نواخت ومی گفت صدای ناله فرشتگان را بشنوید

Read Full Post »

Older Posts »